چطور با کودکان در مورد از دست دادن شغلتان صحبت کنید

چطور با کودکان در مورد از دست دادن شغلتان صحبت کنید

چگونه با کودک خود در مورد اخراج از کار صحبت کنید یا چطور با کودکان در مورد از دست دادن شغلتان صحبت کنید؟ در این مطلب با جواب این پرسش‌ها و بسیاری نکات مهم در رابطه با این موضوع آشنا شوید.

چطور خبر بیکار شدنتان را به کودک اعلام کنید

راهکارهای زیر در شروع صحبت به شما کمک خواهد کرد:

گفتن آن را به بعد موکول نکنید: به محض این‌که خبر را به انداز‌ه‌ای هضم کردید که بتوانید آرام باشید و بفهمید چه تأثیری روی خانوادۀ شما می‌گذارد، با کودک خود صحبت کنید. کارشناسان معتقدند این‌که والدین تصور می‌کنند بچه‌ها توجهی ندارند خطرناک است.

کودکان پیش‌دبستانی متوجه روحیه و سایر تغییرات شما یا متوجه تغییر در روتین می‌شوند. مثلاً این‌که پدر بعد از صبحانه هنوز لباس خانه را به تن دارد یا دیگر برای خرید خوراکی به او پول توجیبی نمی‌دهید، یا ممکن است چیزهای غلطی را از جاهای دیگر بشنوند. بچه‌ها ممکن است تصوری پیدا کنند که بیش از حد لازم گیج‌کننده یا خیلی فاجعه‌بارتر از واقعیت باشد. پس آنها را رها نکنید تا خودشان مسئله را کشف کنند و خیلی زود با آنها صحبت کنید.

روی رازداری کودک حساب نکنید: رازها یا چیزهایی که ما نمی‌خواهیم همه بدانند، باری دارند که گاهی نگه داشتنشان برای افراد و به خصوص بچه‌ها آزاردهنده است. پس فرض را بر این بگذارید که کودک شما رازتان را افشا خواهد کرد. در سن کم، کودکان در حفظ اسرار توانایی زیادی ندارند. پیش خودتان مشخص کنید که با افشا شدن چه اطلاعاتی در مورد اخراج از کارتان مشکلی ندارید. بر این اساس جزئیات را با فرزندتان در میان بگذارید و مثلاً بگویید: «مامان قرار نیست مدتی کار کنه، اما دنبال یه کار جدیده» و شاید بهتر است این را که «برای پرداخت اجارۀ خونه از بابابزرگ قرض می‌گیریم» نگویید.

روی چیزهایی که برای فرزندتان تغییر خواهد کرد تمرکز کنید: اخبار جدید را برای اساس چیزهایی که برای بچه‌ها آشکار خواهد بود، به اشتراک بگذارید. اگر تغییری اساسی ایجاد خواهد شد، به عنوان مثال، فرزند شما دیگر به پیش‌دبستانی نمی‌رود، یا اکنون شما هستید که او را به پیش‌دبستانی می‌برید، این همان چیزی است که او باید بداند. روی موارد مثبت، مانند فرصت بیشتر برای وقت گذراندن با هم تأکید کنید: «من خیلی خوشحالم که می‌تونم تو رو از مدرسه بردارم و خوشحالم که می‌تونیم بیشتر با هم شام بخوریم».

بچه‌های پنج تا هشت ساله نیز بیشتر نگران این خواهند بود که اخراج چه تأثیری بروی زندگی روزمرۀ آنها خواهد گذاشت. آیا به همان مدرسه خواهند رفت، در تیم فوتبال خود بازی خواهند کرد، جشن تولدی را که روی آن حساب می‌کردند، خواهند داشت؟ اگر قرار است تغییری اساسی در روتین زندگی فرزندتان ایجاد شود، این چیزی است که باید بداند. پس به او اطمینان دهید که اگرچه برای مدتی تغییراتی ایجاد خواهد شد و او همۀ چیزهایی را که به آنها عادت داشته نخواهد داشت، اما شما یک نقشه و برنامه دارید و همه چیز درست خواهد شد.

روی چیزهایی که تغییر نخواهد کرد هم تمرکز کنید: حتی یک تغییر جزئی در روتین هم می‌تواند برای کودک خردسال نگران‌کننده باشد. بنابراین، بعد از انتشار خبر، برخی از مواردی را که تغییر نخواهد کرد فهرست کنید. مثلاً این‌که شما هنوز در همان خانه زندگی می‌کنید، طبق برنامه‌ریزی به خانۀ مادربزرگ و پدربزرگ می‌روید و این‌که شما یا پدر مثل همیشه هر روز صبحانه را درست می‌کنید.

از صحبت در مورد اقتصاد صرف‌نظر کنید: کودکان نیازی به سخنرانی دربارۀ وضعیت اقتصادی ندارند و آن را نمی‌فهمند. یک کودک چهار ساله بیشتر از یک کودک دو یا سه ساله در مورد مشاغل می‌‌فهمد، اما این بدان معنی نیست که درک می‌کند «تعدیل نیرو» به چه معناست. هنگام صحبت در مورد موضوع، از کلماتی استفاده کنید که او استفاده می‌کند. می‌توانید بگویید: «یادت میاد وقتی اومدی پیش من تو محل کارم؟ خوب، اونجا دیگه احتیاجی نداره من براشون کار کنم، برای همین دنبال جای دیگه‌ای برای کار می‌گردم».

همچنین شما نمی‌توانید از یک بچۀ دبستانی انتظار داشته باشید که بفهمد چرا یک شرکت تعطیل می‌شود و یک شرکت دیگر نه. بنابراین توضیحات را ساده کنید: «شرکت مامان دیگه پول نداره بهش حقوق بده، برای همین دنبال یه کار جدیدم».

روشن کنید که تقصیر فرزندتان نیست: به فکر ما نمی‌رسد که بچه‌ها خودشان را سرزنش کنند، اما یک بچۀ دبستانی ممکن است فکر کند «اگه من بهتر رفتار می‌کردم، شاید مامان یا بابا شغلشون رو داشتن». به طور مشخص به فرزند خود بگویید که این مسئله هیچ ارتباطی با او نداشته و اخراج اتفاق می‌افتد.

از گفتن جزئیات ناخوشایند به فرزند خود صرف‌نظر کنید: ممکن است برآشفته و خشمگین باشید، اما کودک شما نیازی به شنیدن در موردش ندارد. بچۀ دبستانی شما نیازی ندارد بشنود که چطور مدیران ارشد شرکت شما را به نابودی کشاندند. او همچنین باید از نگرانی‌های عمیق شما در مورد پرداخت قبض‌ها و اجاره‌ها محافظت شود. شما که نمی‌خواهید احساس امنیت کودک را از او بگیرید! از آنجا که کودکان تمایل دارند چیزها را سیاه و سفید ببینند، تفسیر مثبتی به وضعیت اضافه کنید و مثال‌هایی از نحوهٔ مقابلۀ خود بیان کنید: «بابا قرار نیست یه مدت کار کنه، اما امروز می‌خوام با چند نفر در مورد کار جدیدی برای خودم تماس بگیرم».

قول‌هایی که نمی‌توانید به آنها عمل کنید، ندهید: ممکن است وسوسه شوید که بگویید به زودی یا «یک ماهه» شغل جدیدی پیدا خواهید کرد یا این‌که کودک شما می‌تواند «در تابستان» کلاس زبانش را از سر بگیرد. اما اگر مدت زمان بیشتری طول بکشد، ممکن است احساس کند مورد خیانت قرار گرفته! بهتر است اعتراف کنید که شما نمی‌دانید اما تمام تلاش خود را می‌کنید تا اوضاع به حالت عادی برگردد.

منتظر مقایسه‌ها باشید: بچۀ هفت یا هشت سالۀ شما ممکن است عبوس یا عصبانی شود و بگوید: «پدر آیدا کارش رو از دست نداده». سعی کنید حالت دفاعی به خود نگیرید. با چنین چیزی پاسخ دهید: «من خیلی خوشحالم که پدر آیدا هنوز شغلش رو داره. می‌دونم که تو ناراحتی. برای همۀ ما سخته. اما این برای خیلی از مردم اتفاق می‌افته و مثل همۀ اون آدم‌ها، ما باید یه نقشۀ جدید بکشیم. همه چیز درست می‌شه».

گوش بدهید: از فرزندتان بپرسید که آیا سؤالی دارد یا نه. با این کار می‌فهمید که او چه چیزهایی را فهمیده است و چه مواردی نیاز به روشن کردن دارند. همچنین اگر چیزی نگرانش کرد خواهید فهمید و بنابراین می‌توانید به او قوت‌قلب دهید. اگر شنونده‌ای همدل و خوب باشید به کودک خود کمک می‌کنید تا با موضوع کنار بیاید.

آنچه را که از دست رفته است جبران کنید: اگر اخراج باعث تغییری در امور مالی خانواده می‌شود، ببینید چگونه می‌توانید از شدت ضربه کم کنید. بهتر است چیزی را جایگزین کنیم تا این‌که صرفاً آن را حذف کنیم. برای جایگزینی شام هفتگی یا ماهانه در رستوران که در حال حاضر از عهده‌اش برنمی‌آیید، با اجازه دادن به بچه‌ها برای انتخاب منو و استفاده از رومیزی، شمع و دستمال سفره‌های زیبا، وعدۀ غذایی آن شب را در خانه خاص و جذاب کنید. اگر مجبورید کودک خود را از پیش‌دبستانی بیرون بیاورید، یک گروه بازی منظم را در پارک ایجاد کنید.

همچنین با ارائۀ یک جایگزین از شدت ضربۀ خبر بد بکاهید و مثلاً بگویید: «در حال حاضر توانایی خرید یه اسکوتر کاملاً نو رو نداریم، اما بیا دنبال یه دست دوم بگردیم» یا «لازم نیست بریم کتاب‌فروشی، بیا بریم کتابخونۀ عمومی خیلی بزرگ و چند تا کتاب امانت بگیریم».

به کودک خود فرصت کمک بدهید: شما نمی‌خواهید کاری کنید که کودک سه یا چهار سالۀ شما نسبت به رفع مشکل احساس مسئولیت کنید. اما اگر او بخشی از راه‌حل باشد باعث می‌شود تا احساس کند همۀ شما در این مشکل پشتیبان هم هستید. پیشنهادی متناسب با سنش ارائه بدهید، مثلاً فروش برخی از اسباب‌بازی‌های قدیمی‌اش برای جمع کردن پول برای خرید اسباب‌بازی‌های جدید. فرزند شما ممکن است ایده‌ای برای کمک داشته باشد، مانند فروش غذای خانگی! اگرچه این کار احتمالاً تفاوت زیادی در امور مالی خانواده ایجاد نخواهد کرد، اما به فرزندتان کمک می‌کند احساس کنترل بیشتری داشته باشد و خود را مثل عضوی از تیم احساس کند. پس بگویید: «این ایدۀ خوبیه. بیا ببینیم چطور باید این کار رو با هم انجام بدیم و مشکلات این کار چیه».

زمان بیشتری را به وقت‌گذرانی باکیفیت با هم اختصاص دهید: بین نگاه کردن به آگهی‌های شغلی و پرداخت قبض‌ها، اطمینان حاصل کنید که وقت بیشتری با فرزند خود می‌گذرانید. این کار احساس امنیت بیشتری در او ایجاد می‌کند. با کودک خود روی زمین بنشینید و بازی کنید. فعالیت‌هایی را که دوست دارد دنبال کنید. بعد از مدرسه به پارک بروید، بعد از شام بازی‌ فکری محبوبش را انجام دهید. هر گونه نگرانی یا سؤالی که کودک شما ممکن است داشته باشد در این اوقات به طور طبیعی مطرح می‌شود.

راه‌حل دیگری برای استرس خود پیدا کنید: مراقب باشید عصبانیت یا اضطراب خود را به فرزندتان منتقل نکنید و روی فرزندتان خالی نکنید. برای صحبت در این باره به دوست یا شریک زندگی خود رجوع کنید. وقتی احساس کردید ممکن است نتوانید احساسات خود را کنترل کنید یا در برخورد با بچه‌های خود مثبت باشید، از مادربزرگ یا یک شخص مطمئن بخواهید جای شما را بگیرد تا کمی استراحت کنید.

انتظارات خود از فرزندتان را در سطح منطقی نگه دارید: اخراج برای فرزند شما استرس‌زا خواهد بود، به خصوص اگر والدین مدتی بیکار بمانند. فرزندتان ممکن است توجه بیشتری از شما بخواهد، یا حتی در این مدت کمی پسرفت یا بدرفتاری کند. اگرچه دوست دارید فکر کنید که فرزندتان کمک‌حال است و درک می‌کند، اما ممکن است این‌طور نباشد. همچنین اگر به خاطر چیزهایی که دیگر نمی‌تواند داشته باشد عصبانی شود، در بیان احساساتش کمکش کنید: «تو واقعاً ناراحتی، این‌طور نیست؟» گاهی اوقات شنیدن این حرف تنها چیزی است که یک بچه نیاز دارد.

پاسخ به سؤالات کودکان در مورد از دست دادن شغل والدین

«چرا بابا خونه‌س؟»

تغییر در روتین خانوادگی برای کودک شما گیج‌کننده خواهد بود. یک توضیح ساده مانند «بابا خونه‌س، چون دنبال کار جدیدی می‌گرده» به کودکتان بدهید.

«اخراج یعنی چی؟»

اگر صحبت شما در مورد آن را شنیده باشد، ممکن است این سؤال را از شما بپرسد. یک پاسخ ساده این است: «این یعنی اون کسی که برای انجام کاری به مردم پول می‌ده دیگه نمی‌تونه به اونها حقوق بده، برای همین مجبورن برن دنبال شغل جدید بگردن».

«بابا کار بدی کرده؟»

ممکن است کودک چهار ساله کنجکاو شود که تقصیر کیست. شما می‌توانید چیزی شبیه این بگویید: «نه، بابا هیچ اشتباهی نکرده. فقط مردم در حال حاضر خیلی خونه نمی‌خرن. برای همین بابا دنبال یه کار دیگه می‌گرده». یا به شکل کلی‌تر بگویید: «این روزها آدمای زیادی مجبون دنبال شغل جدید بگردن».

«چرا باید ماشینمون رو بفروشیم؟»

اگر فرزندتان مجبور شود از سوار ماشین شدن یا تجملاتی که قبلاً به آنها عادت داشته دست بکشد، ممکن است آن را با وقار و متانت قبول نکند. مخصوصاً وقتی دوستانش مجبور نباشند با کاهش هزینه‌های مشابه مواجه شوند، گیج یا ناراحت خواهد شد. با ناامیدی فرزندتان همدلی کنید و بگویید: «متأسفم. ای کاش می‌تونستیم نفروشیمش، اما در حال حاضر نمی‌تونیم». در ادامه به مواردی که می‌تواند نگه دارد، مانند دوچرخه، کتاب و دی‌وی‌دی‌ها، اشاره کنید.

«می‌تونم اون رو بخرم؟»

پاسخی برای این سؤال پیدا کنید. با مشخص کردن محدودیت‌های خود به شکل صریح، از درگیری‌های مکرر در فروشگاه‌ها یا در ماشین پرهیز کنید. می‌توانید بگویید: «تا زمانی که بابا شغل جدیدی پیدا کنه ما باید مراقب نحوۀ خرج کردن پولمون باشیم». سپس، وقتی فرزندتان چیزی را خواست که شما نمی‌توانید بخرید، به سادگی بگویید: «یادته، ما در حال حاضر اون شیرینی‌ها رو نمی‌خریم». سپس سریع موضوع صحبت را تغییر دهید و بگویید: «حالا بیا ماکارونی رو پیدا کنیم».

«دیگه نمی‌تونیم بریم سفر؟»

ذهن کودک پیش‌دبستانی شما بیشتر مشغول چگونگی تأثیر این تغییر بر خودش خواهد بود. اگر سفر لغو شده است، بگویید: «امسال نمی‌تونیم بریم سفر، اما می‌تونیم بریم پیش مادربزرگ و پدربزرگ و باهاشون بیشتر خوش بگذرونیم». شما نمی‌توانید انتظار داشته باشید که کودک پیش‌دبستانی شما با ناامیدی به شیوۀ بزرگسالان برخورد کند. اما خبر خوب در مورد کودکان پیش‌دبستانی این است که آنها معمولاً حواسشان به راحتی با یک جایگزین پرت می‌شود. اگر ناراحت شده است، بپذیرید که این ممکن است نتیجۀ اجتناب‌ناپذیر این استرس بر خانواده باشد و یک آغوش پذیرا و گوشی برای همدلی تأثیر زیادی خواهد داشت.

«چرا مامان گریه می‌کنه؟»

اگر جلوی کودک خردسال خود به گریه افتادید، سعی نکنید آن را پنهان کنید. به سادگی بگویید: «مامان ناراحته» یا «مامان‌ها هم گاهی اوقات گریه می‌کنن».

اگر یک کودک بزرگ‌تر دارید که می‌خواهد دلیل گریه را بداند، اشکالی ندارد که به زبان ساده توضیح دهید و بگویید: «من ناراحتم، چون دیگه نمی‌تونم برم سر کارم». سپس با این جمله ادامه دهید: «اما اشکالی نداره. به زودی در مورد یه کار جدید با یه نفر صحبت می‌کنم». به کودک خود بگویید که وقتی غمگین هستید چه کار می‌کنید، مثلاً قدم زدن یا تماس با یک دوست.

با دوستانتان به اشتراک بگذارید

مقاله مرتبط