وقتی به جنگ بچه‌هایتان می‌روید

پدر و مادرهای امروزی توجه خیلی زیادی به بچه‌هایشان نشان می‌دهند و این همیشه بد نیست. ممکن است شما زمانی را که خودتان بچه بودید به یاد بیاورید و اشتباهات پدر و مادرتان را با خودتان مرور کنید و تصمیم بگیرید آنها را انجام ندهید. این کار خوبی است. بچه‌ها حق دارند که تربیت درست را از ما دریافت کنند، اما گاهی این ما هستیم که بیش از اندازه به تمام ابعاد زندگی کودکمان وارد می‌شویم و امکان تصمیم‌گیری و حل مسئله را از او می‌گیریم. در این مطلب پنج موقعیت متفاوت و رفتار پدر و مادرها در آن موقعیت‌ها را بررسی می‌کنیم.

۱. ارتباط درست را به او یاد نمی‌دهید

فرض کنید کودک شما با چشم گریان می‌آید و می‌گوید که با دوستش بحث کرده و حرف‌های بدی شنیده. واکنش شما در این موقعیت چیست؟ تلفن را برمی‌دارید و با مادر کودک دیگر تماس می‌گیرید تا مشکل را حل کند؟ پس کودک شما کی باید یاد بگیرید که با دوستانش ارتباط درستی داشته باشد؟

چه باید کرد؟

دو کودک با هم بحثشان شده و خودشان باید آن را برطرف کنند. او را حمایت کنید و به او یاد بدهید که با دوستش صحبت کند. آرام بودن را به کودک بیاموزید و به او کمک کنید که راهی برای حل مشکل پیدا کند.

۲. تکالیفش را انجام می‌دهید

کودک شما به مشکل ریاضی برخورده و کلافه‌ است. یا اینکه باید کاردستی درست کند و از پس آن برنمی‌آید. اگر شما از آن دسته پدر و مادرهایی هستید که مسئلهٔ ریاضی را خودتان حل می‌کنید یا کاردستی را می‌سازید، باید بگوییم به شدت دارید به مهارت حل مسئلهٔ کودکتان آسیب می‌زنید.

چه باید کرد؟

بگذارید کودکتان با مسئله کلنجار برود. اجازه دهید را‌ه‌های مختلف را امتحان کند و او را تشویق کنید که فکر کند و شرایط سخت را به خوبی پشت سر بگذارد.

۳. به جای مربی او را نصیحت می‌کنید

کودک شما در یک مسابقهٔ ورزشی شرکت کرده و گاهی در تصمیم‌گیری‌ها اشتباه می‌کند. آیا دائم از بیرون زمین او را با صدای بلند نصیحت می‌کنید؟ زمان‌های استراحت خودتان را به او می‌رسانید و دائم نکته‌های مختلف به او می‌گویید؟ این کار را متوقف کنید. ورزش به کودک شما یاد می‌دهد که در زمان تصمیم بگیرد، مشکلاتش را حل کند، رهبر یک تیم باشد و گاهی شکست را تجربه کند. شما با این‌ کارها کسب این توانایی‌ها را از او می‌گیرید.

چه باید کرد؟

زمانی که او از شما کمک خواست آماده باشید و به او کمک کنید. اگر می‌بینید که مشکلی دارد با او صحبت کنید و تشویقش کنید که مربی خودش باشد و اگر مشکلی با هم‌تیمی‌ها و مربی‌اش دارد، آنها را خودش حل کند.

۴. بیش از حد از او محافظت می‌کنید

کودک شما می‌خواهد با دوستانش به دوچرخه‌سواری برود. آیا هزاران هزار نصیحت شبیه این برایش دارید؟ «آرام برو»، «از جلوی چشمم دور نشو». یا در بیرون از خانه دائم به او می‌گویید «دستم را ول نکن»؟ احتمالاً شما از آن پدر و مادرهایی هستید که اگر می‌توانستند دور بچه نایلون حباب‌دار می‌کشیدند و مثل یک چینی شکستنی با او برخورد می‌کردند. یادتان باشد اگر اجازه ندهید آنها خطرات فیزیکی و روحی را حس کنند، جلوی رشدشان را می‌گیرید.

چه باید کرد؟

نباید از آن‌ور بام بیفتید. یادتان باشد باید تا جایی که لازم است او را امن نگه‌ دارید. سعی نکنید که تا جای ممکن او را از همهٔ خطرها دور کنید. به او اجازه دهید کمی از یک درخت بالا برود، بگذارید در محل مناسب دوچرخه‌سواری کند و اگر از دوچرخه افتاد، او را سرزنش نکنید.

۵. به او اجازهٔ اشتباه کردن نمی‌دهید

کودک می‌خواهد از وسایل بازی استفاده کند و به سمت آنها می‌دود. شما دنبالش می‌دوید و قدم به قدم به او توضیح می‌دهید که از هر اسباب‌بازی چطور استفاده کند؟ آخرین باری را که خودتان اشتباهی مرتکب شدید یادتان مانده؟ اتفاقی که افتاد این بود که یادتان ماند دیگر آن را تکرار نکنید؛ یعنی یک چیز جدید یاد گرفتید. کودک شما هم احتیاج دارد که چیزهای جدید یاد بگیرد. اگر شما دائم به او بگویید که چطور کارها را انجام دهد، یاد نمی‌گیرد که در آینده چطور مشکلاتش را حل کند.

چه باید کرد؟

به او اجازه دهید که کاری را خودش به تنهایی انجام دهد. اگر اشتباه کرد او را سرزنش نکنید و راه درست را همان‌ موقع نگویید، بلکه او را تشویق کنید تا دوباره تلاش کند.

با دوستانتان به اشتراک بگذارید

مقالات مرتبط