دروغ گفتن کودک سه تا چهار ساله: چرا دروغ می‌گوید و چه باید کرد

دروغ گفتن کودک سه تا چهار ساله: چرا دروغ می‌گوید و چه باید کرد

دروغ گفتن بچه‌ها علل زیادی دارد که در سن‌های مختلف نیز با یکدیگر فرق دارد. در این مطلب با علل دروغ گفتن در کودکان سه ساله و چهار ساله و راهکارهای برخورد با دروغ گفتن کودکان سه و چهار ساله آشنا شوید.

چرا کودکان سه و چهار ساله دروغ می‌گویند

هنگامی که مچ کودک خود در حین داستان‌بافی یا انکار کاری که می‌دانید انجام داده است می‌گیرید، باید بدانید که او با هدف و نیت قبلی قصد فریب شما را نداشته است. در این سن، مرز بین واقعیت و خیال همچنان هنوز کمی مبهم است. بنابراین دروغ‌های کوچک بیشتر ناشی از موارد زیر است تا بدرفتاری:

فراموشی: کودکان سه تا چهار ساله حافظه‌های کوتاهی دارند، بنابراین وقتی فرزند شما با گرفتن اسباب‌بازی همکلاسی خود در مدرسه آشوب به پا می‌کند و سپس وقتی از او در این باره سؤال می‌شود، هر گونه خطایی را انکار می‌کند، سعی در فریب کسی را ندارد، بلکه ممکن است فقط از گرفتن اسباب‌بازی خاطره‌ای نداشته باشد.

تفکر جادویی: هنگامی که کودک شما با قاطعیت اعلام می‌کند که ظرف گران‌قیمت شما را نشکسته است، واقعاً سعی در شانه خالی کردن از چیزی ندارد. او فقط آرزو می‌کند که ای کاش این اتفاق نیفتاده بود، آن‌قدر که خودش را قانع می‌کند او واقعاً هیچ نقشی در شکستن ظرف نداشته است.

تخیل فعال: در این سن، بچه‌ها زندگی خیالی غنی‌ و سرشاری دارند. خلاقیت کودک چهار سالهٔ شما در اوج خود است و با خودش فکر می‌کند که آنچه او در ذهنش می‌سازد، در واقع حقیقت دارد. آیا خود ما هم رویاپردازی نمی‌کنیم؟ فرقش این است که در این سن بچه‌ها رویایشان را باور می‌کنند.

نیاز به حس خوب: داستان ساختن باعث می‌شود کودک شما احساس مهم بودن کند. وقتی به شما می‌گوید که خودش تمام طول یک استخر مسابقه را شنا کرده است، نه اینکه آگاهانه دروغ بگوید، بلکه به دنبال کسب تأیید و نظر موافق شما در مورد دستاوری چشمگیر و البته بسیار بعید است.

ولع توجه: ممکن است کودکتان کشف کرده باشد که گفتن یک داستان ساختگی راهی مطمئن برای پاسخ گرفتن از شماست و حتی شاید برایش مهم نباشد که این پاسخ منفی باشد. این نوع «دروغ آزمایشی»، اگر توجه مورد نظر او را جلب کند، ممکن است ادامه یابد.

احساس کنترل: هنگامی که کودک چهار سالهٔ شما به دروغ ادعا می‌کند او بوده است که پس از افتادن برادر کوچکش از تاب، او را نجات داده است، در واقع در تلاش است تا نظم را به وضعیتی که او را پریشان کرده است، برگرداند.

در مورد دروغ گفتن کودکان چه باید کرد

اگر متوجه شده‌اید که کودک سه تا چهار سال شما هم گاهی چیزهایی می‌گوید که راست نیست، توصیه‌های زیر را بخوانید تا بتوانید در این مورد به خود و فرزندتان کمک کنید:

واکنش تند نداشته باشید: هرچند شما نمی‌خواهید دروغ گفتن را تشویق کنید اما یکی از بهترین راه‌ها برای کنترل این مرحله این است که سخت نگیرید، از داستان‌های ساختگی کودک خود لذت ببرید و استعداد و غریزهٔ درونی او برای راستگویی را به نرمی تقویت کنید. خیال‌پردازی‌های مفصل و طولانی یک کودک چهار ساله اغلب بی‌ضرر و بخشی از فرایند رشد طبیعی او هستند. به هرحال، شما برای فرزندتان داستان‌های پریان می‌خوانید. چرا او نباید چند داستان از خودش بسازد؟ همین توضیح درباره‌ٔ دوستان خیالی نیز صادق است. داشتن دوستان خیالی نرمال و نشانه‌ای از تخیل رشدیافته‌ٔ یک کودک است. حتی زمانی که کودک خردسالتان خطایی را به گردن دوست خیالی‌اش می‌اندازد، جایی برای نگرانی نیست. از نقطه‌نظر عاطفی، دوستان خیالی هدف مهمی را دنبال می‌کنند: «آنها روش امنی در اختیار کودک می‌گذارند تا بفهمد که می‌خواهد چه کسی باشد.»

او را متهم نکنید: نظرات خود را طوری بیان کنید که اعتراف را تشویق کنند و نه انکار. به عنوان مثال بگویید: «من موندم که این مدادرنگی‌ها چطوری پخش شدن روی فرش اتاق؟ کاش کسی به من کمک کنه تا جمعشون ندارم.»

همدلی نشان دهید: فرض کنید کودک چهار سالهٔ شما روی مبل جدیدتان آب‌میوه ریخته است و نمی‌خواهد کارش را گردن بگیرد، در واقع درک علت خیلی آسان است. برای او توضیح دهید که به جای اینکه آرزو کند کاش آن را نریخته بود، می‌تواند به آن اعتراف کند و با تمیز کردن آن همراه شما به بهتر شدن اوضاع کمک کند. اگر در وهله‌ٔ اول، قرار نبوده است که او روی مبل آب‌میوه بنوشد، با ملایمت به خطایش اشاره کنید، اما همچنین او را به خاطر اعتراف کردن تحسین کنید. در نهایت او متوجه خواهد شد که گفتن حقیقت کمتر از دروغ گفتن دردناک است.

توضیح دهید که چرا صداقت مهم است: کودک چهار ساله‌تان‌ ممکن است به شما بگوید که می‌داند دروغ گفتن بد است، اما تا پنج یا شش سالگی، معانی ضمنی و پیامدهای اخلاقی دروغگویی را کاملاً درک نمی‌کند. در این فاصله، با گفتن داستان «چوپان دروغگو»، که اهمیت راستگویی را نشان می‌دهد و همچنین به او می‌آموزد که دروغ گفتن می‌تواند عواقب جدی داشته باشد، صداقت را در او پرورش دهید. همجنین کتاب‌ قصه‌هایی در مورد دروغ گفتن و عواقب آن مناسب سنش برایش بخوانید.

نگرش مثبت داشته باشید، نه تنبیه‌گر: اگر انتظار دارید وقتی کودکتان اشتباهی انجام داده به شما بگوید، با خالی کردن عصبانیت خود بر سر او به صداقتش پاسخ ندهید. اگر این کار را انجام دهید، چقدر احتمال دارد که مرتبه‌ٔ بعدی به خطای خود اعتراف کند؟ مجازات سختگیرانه برای دروغگویی، علاوه بر اینکه در این سن نامناسب است، احتمالاً نتیجه‌ٔ مطلوب شما را نخواهد داشت. کودکانی که به دلیل تخلفات جزئی به شدت مجازات می‌شوند، اغلب به افراط کشیده می‌شوند یا وجدان بیش از حد سختگیری در خود ایجاد می‌کنند یا به شورشی‌های کوچکی تبدیل می‌شوند، که هدف شما هیچ‌کدام از اینها نیست. به جایش، وقتی کودک حقیقت را می‌گوید، او را تحسین کنید. در قانع کردن او به اینکه راستگو بودن به زحمتش می‌ارزد، تقویت مثبت بسیار مؤثرتر از تنبیه است.

نشان دهید همیشه دوستش دارید: به کودک خود اطمینان دهید که شما او را تحت هر شرایطی دوست دارید. هنگامی که کودکتان به طور تصادفی چراغ اتاق خواب شما را شکست، ممکن است از ترس اینکه دیگر او را چندان دوست نداشته باشید، آن را انکار کند. توضیح دهید که مامان و بابا هنوز هم او را دوست دارند، حتی وقتی او کاری کرده است که شما ترجیح می‌دادید انجام نداده باشد.

اعتماد ایجاد کنید: اجازه دهید فرزندتان بداند که شما به او اعتماد دارید و اینکه شما هم قابل اعتمادید. برای مثال، اگر فرزندتان باید واکسن بزند به او نگویید که هیچ دردی ندارد. سعی کنید به قول‌های خود وفا کنید و وقتی نمی‌توانید، بابت زیر پا گذاشتن قول خود عذرخواهی کنید.

به کودک بگویید چه انتظاری از او دارید: از موقعیت‌های مختلف استفاده کنید تا به کودک خود بیاموزید که چه رفتاری را قابل قبول می‌دانید. پارامترهایی و شاخص‌هایی تعیین کنید. به عنوان مثال، با گفتن پیشاپیش اینکه قبل از برداشتن شیرینی از بشقاب دیگران، ابتدا باید اجازه بگیرد. تعیین محدودیت‌های مشخص و واضح یکی از مهرآمیزترین و مثبت‌ترین کارهایی است که می‌توانید برای کودک خود انجام دهید. در نهایت، با استفاده از آنها او می‌تواند خودش قضاوت کند که آیا رفتاری مناسب است یا خیر. کودکی که درک کند محدودیت‌ها به نفع اوست، در بزرگسالی نیز به آنها احترام می‌گذارد.

با دوستانتان به اشتراک بگذارید

مقاله مرتبط