چگونه می‌توان یک کودک آرام را به یک کودک فرز تبدیل کرد؟

چگونه می‌توان یک کودک آرام را به یک کودک فرز تبدیل کرد؟

همهٔ ما افرادی را دیده‌ایم که اغلب و به اصطلاح کند هستند یا کند رفتار می‌کنند، ولی وقتی بحران یا موضوع مهمی در میان است به شکلی جادویی سریع می‌شوند. البته ما اسمش را «کند بودن» نمی‌گذاریم، هرچند کند بودن صفت منفی‌ای نیست ولی شاید برخی‌ها از آن خوششان نیاید، پس از آن به عنوان آرام‌تر بودن و تعلل نام می‌بریم. اما ببینیم راه حل چیست؟ باز هم قبل از هر چیز و مثل همیشه اول باید سن کودک را در نظر بگیریم:

برای دو ساله‌ها

اگر شما هم یک کودک کند و آرام‌تر از دیگر کودکان دارید، به جای اینکه مدام از او بخواهید عجله کند که چندان برایش لذت‌بخش نیست، می‌توانید برایش به شکلی که احتمالاً خوشایندتر است یک بازی ترتیب دهید. مثلاً بگویید: «کنجکاوم بدونم که تو می‌تونی قبل از من کفش‌هات رو بپوشی؟» یا «من زودتر از تو به تختم می‌رسم!» فرزندتان احتمالاً از شرکت در یک بازی بیشتر خوشش می‌آید تا دستور و اجبار مدامش را به تغییری که شاید جزء شخصیت او نباشد.

برای سه تا چهار ساله‌ها

باز هم به جای اینکه اصرار کنید عجله کند می‌توانید بگویید: «مامان یه گربه‌س و می‌خواد تا میز با تو چهار دست و پا مسابقه بده!» یا «تو می­‌تونی قبل از من ژاکتت رو بپوشی؟» فرزندتان احتمالاً فرصت تبدیل آن به یک بازی را در هوا می‌­قاپد.

کودکان پیش‌­دبستانی هنوز درکی قوی از زمان ندارند، بنابراین تهدید دیر شدن ما که آن را با صدای بلند هم فریاد می‌زنیم، نشنیده گرفته می­‌شود. اما ممکن است بتوانید کودک پیش‌­دبستانی کند خود را برانگیزید اگر به او بگویید بعد از آن چه در پیش است. مثلاً بگویید: «بیا الان کفش‌هات رو بپوش تا بتونیم بریم پارک».

اما اگر این روش‌ها مؤثر نیست، دست از تلاش برای تغییر کودک آرام و کند خود و تبدیل او به یک بچهٔ تند و تیز بردارید و به جایش با شخصیت خاص او کنار بیایید. اگر می‌دانید که او قصد دارد تک‌تک گل‌های سر راهتان در پارک را بو کند و شما هم وقتش را تا حدودی دارید، می‌توانید ۱چند دقیقه فرصت بیشتری برای رسیدن به مقصد به خودتان بدهید و پیاده‌روی را بخشی از زمان تفریح و بازی حساب کنید. یادمان باشد خیلی بهتر و مهم است اگر به جای اینکه از او بخواهیم تغییر کند، بتوانیم برای کندی و تعللش برنامه‌ریزی کنید.

اگر خیلی عجله دارید، برای عجله و شتاب خود عذرخواهی کنید و او را متقاعد کنید که عجله کند. مثلاً بگویید: «ما باید قبل از بسته شدن فروشگاه به اونجا برسیم، برای همین امروز به کمک تو احتیاج دارم.» و فوراً با گفتن یک داستان یا هر چیز جالبی حواسش را پرت کنید. به احتمال زیاد او به جای اینکه بر سر آماده شدن یا راه افتادن جنجال به پا کند، مجذوب داستان و حرف‌های شما خواهد شد و مشکل حل شده است.

برای پنج تا هشت ساله‌ها

کودکستانی‌ها و دبستانی‌هایی که با سرعت حلزون حرکت می‌کنند می‌توانند و باید یاد بگیرند که کندی و تأخیر عواقبی دارد. هدف شما این است که فرزندتان را تشویق کنید مسئولیت این زمان از زندگی خود را به عهده بگیرد. به این ترتیب، او یاد خواهد گرفت که هر قدر هم که دوست داشته باشد در خانه بی‌هدف بچرخد، بعضی چیزها مانند رفتن به‌موقع به کلاس ژیمناستیک یا مدرسه رفتن به‌موقع کلاً قابل مذاکره نیستند. شما می‌توانید سهم خود را با به حداقل رساندن عوامل حواس‌پرتی هنگام بیرون رفتن انجام دهید.

به عنوان مثال، اگر تلویزیون خاموش باشد، عروسک‌های محبوبش جمع شود و خواهر یا برادرش سعی نکند در یک بازی فکری با او برنده شود، بهتر می‌تواند روی آماده شدن تمرکز کند. همچنین می‌توانید از بچه‌ٔ کودکستانی خود بپرسید که چگونه می‌توانید این مشکل را دونفری حل کنید؟ اینکه آیا لازم است 20 دقیقه زودتر از خواب بیدار شود؟ لباس رقصش را زیر لباس‌های مدرسه‌اش بپوشد کمکی خواهد کرد؟ آیا لازم است میان‌وعده‌اش را 20 دقیقه زودتر بخورد؟ آیا باید زنگ آلارم ساعت را روی ۱۰ دقیقه قبل از زمان بیرون رفتن تنظیم کنید؟ فقط مطمئن شوید فرزندتان می‌فهمد که اگرچه شما مایلید با او همکاری کنید، اما این وظیفه‌ٔ خودش است که به‌موقع آماده باشد یا در زمان مشخصی سوار اتوبوس مدرسه شود و شاید ممکن است لازم باشد یکی دو بار از آن کلاس محبوبش یا از اتوبوس جا بماند تا این درس را یاد بگیرد. هرچند این بدان معناست که مجبورید خودتان او را به مدرسه برسانید، اما این شکست خوردن باید به او انگیزه‌ٔ لازم را بدهد که در آینده به‌موقع حاضر باشد.

با واگذار کردن این مسئولیت، نه تنها می‌توانید از حرص خوردن و غر زدن دست بردارید، بلکه به جنگ قدرتی که در وهله‌ٔ اول فس‌فس کردن کودکتان را طولانی‌تر کرد، پایان می‌دهید.

با دوستانتان به اشتراک بگذارید